English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7044 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
datum point U نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
datum U سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
line of site U خط تراز یا مبنای افق توپ
chart datum U مبنای عمق نقشه
flying levels U خط تراز نقشه برداری
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
camper level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
contours U خطوط تراز یا منحنیهای تراز
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
false origin U مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
levels U تراز کردن تراز
levelled U تراز کردن تراز
leveled U تراز کردن تراز
level U تراز کردن تراز
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
hexadecimal U مبنای 61
ternary U در مبنای سه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
force basis U مبنای یکان
refrence U مبنای مقایسه
computer based U بر مبنای کامپیوتر
fixed radix U با مبنای ثابت
on trust U بر مبنای اعتبار
rationale U مبنای کار
number base U مبنای عددی
unit of issue U مبنای توزیع
tax base U مبنای مالیاتی
data base U مبنای اطلاعات
fire base U مبنای اتش
base of fire U مبنای اتش
troop basis U مبنای یکان
datum line U خط مبنای سنجش
ternary U سه مبنایی در مبنای سه
basic of issue U مبنای توزیع
ration basis U مبنای جیره
monetary base U مبنای پولی
binary number system U سیستم مبنای دو
sentience U مبنای حس وحساسیت
mobilization base U مبنای بسیج
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
software base U مبنای نرم افزار
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
troop basis U مبنای واگذاری یکان
ruled based deduction U استنباط بر مبنای مقررات
mission load U بار مبنای عملیاتی
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
base reserves U اماد مبنای ذخیره
hydrographic datum U سطح مبنای اب نگاری
basic of issue U مبنای واگذارکردن اقلام
computed goto U جهش بر مبنای محاسبه
basic tactical unit U یکان مبنای تاکتیکی
force basis U یکانهای مبنای هر قسمت
datum plane U سطح مبنای اب دریا
datum sweeping mark U علامت مبنای روبش
fire support base U مبنای پشتیبانی اتش
ratio decidendi U مبنای اصلی تصمیم
wartime load U بار مبنای ناو
datum plane U سطح مبنای ارتفاع
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
keypad U و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
hydrographic datum U سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
b U ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
basic load U بار مبنای مهمات یا وسایل
peak load pricing U قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
time preference theory of interest U نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
pay grade U ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
master menu U لیست مبنای جیره غذایی اصلی
ambulance basic relay post U پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
denary notation U سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
majority rule U شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
prosyllogism U قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
base logistical command U یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
an unprincipled conduct U رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
opportunism U بر مبنای نفع شخصی تغییر عقیده دادن
stare decisis U قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
marginal productivity theory of U نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
gyro plane U سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
parametric estimate U براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
hex U نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
rectification U تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
hexadecimal notation U نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
equity U اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
equities U اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
hexadecimal notation U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indicts U متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
e U رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
indicted U متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
f U رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
e r p U برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
indicting U متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indict U متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
level with each other U در یک تراز
level U تراز
surface plate U تراز
spirit level U تراز
leveled U تراز
level U هم تراز
spirit levels U تراز
levelling straightedge U خط کش تراز
flush U تراز
flushes U تراز
flushing U تراز
leveled U هم تراز
balancing U تراز
balances U تراز
levels U تراز
bottom level U تراز کف
balance U تراز
levels U هم تراز
yokefellow U هم تراز
graphical site table U خط کش تراز
quadrant U تراز
degenerating U هم تراز
levelled U تراز
levelled U هم تراز
sites U تراز
sited U تراز
site U تراز
degenerate U هم تراز
degenerated U هم تراز
degenerates U هم تراز
water level U تراز اب
f. with the woll U تراز
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
fox U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxing U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
levels U تراز بنایی
contour lines U منحنی تراز
fermi level U تراز فرمی
contourline U منحنی تراز
level to U تراز کردن
equalling U هم تراز کردن
equaling U هم تراز کردن
slighting U تراز لاغر
equalled U هم تراز کردن
equal U هم تراز کردن
equaled U هم تراز کردن
contour line U منحنی تراز
power level U تراز توان
ground state U تراز اصلی
justifying U هم تراز کردن
permanent water level U تراز پیوسته اب
justify U هم تراز کردن
justifies U هم تراز کردن
cash balance U تراز نقدی
cross level U تراز کردن
slighter U تراز لاغر
compensation level U تراز موازنه
platen U میز تراز
position angle U زاویه تراز
equals U هم تراز کردن
slight U تراز لاغر
aligned U هم تراز کردن
Recent search history Forum search
1diegesis
0فرمول محاسبه بار مبنای مهمات چیست؟
0ترجمه نقشه فرش به انگلیسی
0 ترسیم مسیر هواپیما توی گوشی
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com